زبان انگلیسی آخرین مطالب
نويسندگان چهار شنبه 19 مهر 1391برچسب:, :: 9:16 :: نويسنده : sanaz heidarpanah
ول کردن-دست برداشتن Give up
کاری را به سرانجام رساندن Go through with something
پشتکار داشتن Hang in there
به کاری دل بستن(چسبیدن)Stick with something
دل شوره داشتنsweat something out
دوری کردن ازکاریکه رضایت نداریمTo duck the issue
تن در دادن به کاریFace up to something
تک وتنها،دست تنها رهاکردنLeave someone high and dry
به گردن دیگری انداختن pass the buck
به گردن دیگری انداختن Point one's finger at someone
به گردن گرفتن مسئولیت Shoulder the responsibility
از زیرکاردررفتن،شانه خالی کردنWorm out of something
فوت آب بودنBe abreeze
دست وپاچلفتی Be all thumbs
مثل آب خوردنBe easy as a pie
پنجه طلایی Have a golden touch
دستش خوبهHave a green thumb
قلق کاری را در دست داشتنHave aknack for something
شم کاری را داشتن Have nose for something
دست وپاچلفتیHave two left feet تا بوق سگ مطالعه کردنBurn the midnight oil
نظرات شما عزیزان: پيوندها
با تشکر ساناز حیدرپناه |
|||
![]() |